هدیه مولانا
مولوی در جستجوی شمس بود. یکی گفت: من او را در فلان منطقه دیدهام. مولوی خرقه از تن در آورد و به او داد. گفتند دروغ میگوید. گفت: این پیراهن هدیۀ دروغ اوست. اگر راست میگفت جانم را میدادم.
+نوشته شده در شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی