پیامبر در این خطبه فرمود: «إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِذنوبکم فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ؛ اگر کسی در دنیا بدهکار باشد باید گرو بدهد، حالا یا خانه را گرو میدهد یا زمین را گرو میدهد یا فرش را گرو میدهد، کالایی را رهن میگذارد. حضرت فرمود شما که گناه کردید، بدهکار خدا هستید. رهن در برابر خدا چیست؟ فرمود: خود آدم را گرو میگیرند. اینکه میبینید بعضیها میگویند ما نمیتوانیم چشممان را از نامحرم کنترل کنیم؛ نمیتوانیم زبانمان را کنترل کنیم؛ هر چه میخواهیم بلند شویم و نماز شب بخوانیم، نمیتوانیم. راست میگویند؛ برای اینکه در بند هستند. البته این تفسیرِ همان آیه است که فرمود: کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ؛ این «رهین» فعیل به معنی مفعول است. [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی
شَبَث بن ربْعى، هم به امام حسين(ع) نامه نوشت و او را به كوفه دعوت كرد. هم، جزو كسانى است كه وقتى عبيدالله گفت «برويد مردم را از دور مسلم متفرّق كنيد، به تهديد و تطميع اهالى كوفه پرداخت! گيرم عوام متفرّق شدند، چرا خواص از مسلم دست كشيدند؟
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
آخرین نامه کوفیان به امام حسین
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
وقتى عبیدالله بن زیاد، هانى بن عروه را به زندان انداخت، افراد قبيلهى هانی، قصر عبيدالله را محاصره کردند. ابن زياد ترسيد، به شريح قاضى گفت: برو ببين اگر هانى زنده است، به قبیلهاش خبر بده که هانی زنده است. وقتی شریح به دیدن هانی رفت، هانی فرياد زد: پس قوم من چه شدند؟ چرا نمىآيند مرا نجات دهند؟ شريح میگوید: خواستم حرفهاى هانى را به افراد قبیلهاش بگویم، اما جاسوس عبيدالله حضور داشت، جرأت نكردم! شايد اگر شريح همين يك كار را انجام مىداد، تاريخ عوض مىشد و ديگر واقعهى كربلا اتّفاق نمىافتاد!
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
سکوت سعد بن ابی وقاصخموشید و آتش به جان میزنید
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۶ ب.ظ توسط اشرفی
نُعمان بن بشير فرماندار كوفه بود. گفت: تا كسى با من نجنگد، با او نمىجنكنم. لذا با مسلم مقابله نكرد. يزيد هم عبيداللَّه بن زياد، فرماندار بصره را به جای او به کوفه فرستاد. عوام كوفه كه قادر به تحليل نبودند تصوّر كردند امام حسين(ع) است. جلو دويدند و فرياد زدند: السّلام عليك يا بن رسول الله!
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی
دوران لغزش خواص جدای از مسئله خلافت، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پيغمبر شروع شد. ابتدا كسانى كه در جنگ هاى زمان پيغمبر شركت كرده بودند از امتيازات برخوردار شدند. انحرافات از همين نقطه شروع شد، تا به اواسط دوران عثمان رسيد. همين صحابه عالىمقام مثل طلحه و زبير و سعدبن ابىوقّاص و بزرگانی كه سابقه افتخارات در بدر و حُنين و اُحد داشتند، در رديف اوّل سرمايهداران اسلام قرار گرفتند. يكى از آنها وقتى مُرد و خواستند طلاهاى مانده از او را بين ورثه تقسيم كنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، مثل هیزم آنها را شکستند. بيست و پنج سال از رحلت پيغمبر مىگذشت و خيلى از خطاها و اشتباهات شروع شده بود. نتيجه اين شد كه علی(ع) در مدت چهار سال و نه ماه حكومت خود سه جنگ به راه انداخت و عاقبت هم به دست يكى از آن آدمهاى خبيث به شهادت رسيد.
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۳ ب.ظ توسط اشرفی
حضرت مسلم وارد كوفه مىشود، مىگويند: پسر عموى امام حسين عليهالسّلام آمد. عوام تحريك مىشود و هجده هزار نفر با مسلم بیعت میکنند. پنج، شش ساعت بعد، رؤساى قبايل به كوفه مىآيند و خشونت به خرج میدهند، اينها دور و بر مسلم را خالى مىكنند. بعد كه سربازان ابن زياد دور خانهى «طوعه» را مىگيرند تا مسلم را دستگير كنند، همينها از خانههايشان بيرون مىآيند و عليه مسلم مىجنگند! کارشان از روى فكر و تشخيص و تحليل درست نيست. هر طور كه جوّ ايجاب كرد، حركت مىكنند. اين ها عوامند.
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی
ايرانشهر که تبعيد بودم، آشنایی داشتم راننده، که جزو خواص بود. روحانى شهرشان هم آدم خوبى بود منتها جزو عوام بود. رانندهى كمپرسى جزو خواص، ولى روحانى و پيشنماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانى مىگفت: «چرا وقتى که اسم پيغمبر مىآيد يك صلوات مىفرستيد، ولى اسم امام كه مىآيد، سه صلوات مىفرستيد؟ راننده به او جواب مىداد: روزى كه انقلاب پيروز شود ما نه تنها سه صلوات، كه يك صلوات هم نمىفرستيم. امروز اين سه صلوات، مبارزه است. راننده مىفهميد، روحانى نمىفهميد!
عبرتهای عاشورا، آیت الله خامنهای، برداشت آزاد
مستزاد عوام
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی
بوعلی سينا شاگردی دارد به نام بهمنيار آذربايجانی، كه آذربايجانی هم هست. از خاندان زردشتی بوده ولی اواخر مسلمان شد. روزی بوعلی در دكان نانوايی بود که بهمنيار آمد و از نانوا تقاضای آتش کرد. نانوا گفت برو ظرفی بياور تا در آن آتش بگذارم. اين بچه فوراً مشتش را پر از خاكستر كرد و گفت آتش را اينجا بگذار! بوعلی که دید اين بچۀ باهوشی است او را از پدر و مادرش به شاگردی گرفت.
مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، صفحه ۲۰۲، برداشت آزاد [
اینجا]
چرا ابنسینا ادعای پیامبری نكرد؟سیدهادی موسوی
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
امروز پست
علت تغییر جامعه اسلامی را که نوشتم، نماز صبح را خواندم و خوابیدم. مرحوم امام را خواب دیدم به طرفشان رفتم مرا میشناختند. بعد از سلام و احوالپرسی خواستم دستشان را ببوسم اما ایشان با معانقه این فرصت را از من گرفتند. میخواستند جایی بروند، همراهی کردم. بدن نحیفشان را بغل کرده بودم و تنگاتنگ راه میرفتیم. در بین راه لطیفۀ
اِنار خارنی را برایشان تعریف کردم تا بخندند اما ایشان چهره در هم کشیدند. صورتم را به صورتشان چسباندم احساس کردم صورتشان گرم شده و تبشان بالا رفته است. پرسیدم: ناراحت شدید؟ فرمودند: باید مواظب نمازهایمان باشیم.برچسبها:
خواب
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۷ ب.ظ توسط اشرفی
مردم كوفه وقتى سرِ مبارك امام حسين را بر روى نيزه مشاهده كردند و دختر على را اسير ديدند و فاجعه را از نزديك لمس كردند، بنا به ضجّه و گريه كردند. زینب کبری(س) فرمود: «يا اهل الكوفه، يا اهل الختل و الغدر، أتبكون؟!» گریه مىكنيد؟! «فلا رقات الدمعه ولاهدئت الرنه»؛ گريه تان تمامى نداشته باشد. بعد فرمود: «انّما مثلكم كمثل التى نقضت غزلها من بعد قوة انكاثا تتّخذون ايمانكم دخلاً بينكم» شما مثل زنى هستيد كه پنبهها را نخ مىكند، دوباره نخ را پنبه می كند. اين، همان برگشت و قهقرا و عقبگرد است.
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
ملامت زینب(س) بر گریه عمرسعد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۳ ق.ظ توسط اشرفی
عدّهاى سازندگى را با ماديگرى اشتباه گرفتهاند. سازندگى چيزى است، ماديگرى چيز ديگرى است. سازندگى يعنى كشور آباد شود، طبقات محروم به نوايى برسند.
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
از همان شهرى كه علی(ع) بر مسند خلافت مىنشست، آدمهايى به كربلا آمدند، فرزندش را به شهادت رساندند و حرمش را به اسارت گرفتند ولی آب از آب تكان نخورد! چرا؟ قرآن مىفرمايد:
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ (
مریم ۵۹)
علت آن، يكى دور شدن از ذكر خدا بود كه مظهر آن نماز است. دوم دنياطلبى!
عبرتهای عاشورا، آیت الله خامنهای، برداشت آزاد
علل گرایش به مادیگریخواب امام
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳ ق.ظ توسط اشرفی
خطاست اگر كسى خيال كند امام حسين شكست خورد. در جبهه جنگ آن كسی كه به هدف خود نمى رسد، شكست خورده است. هدف دشمنان امام، اين بود كه اسلام و يادگارهاى نبوّت را از زمين براندازند، اما نشد. هدف امام اين بود كه اسلام فراگیر شود، که شد. حكومت بنى اميّه را متزلزل كرد و به فاصله سه، چهار سال، سلسله آل ابى سفيان به كلّى از بين رفت. و امروز پرچم اسلام بر فراز بلندترين بامهاى دنيا در اهتزاز است./عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۵ ق.ظ توسط اشرفی
حسين بن على(ع) قيام كرد و در اين دنياى بزرگ، هيچكس به او كمك نكرد! حتّى دوستان حضرت كه هر يك می توانستند جمعيتى را به ميدان بیاورند، مثل ابن عبّاس، عبدالله بن جعفر، عبدالله بن زبير، بزرگان باقیمانده از صحابه و تابعين، شخصيتهاى معروف و نام و نشاندار، وقتى ديدند دستگاه يزيد خشن است و رحم نمى كند، هركدام از گوشه اى فرار كردند. حتى براى اينكه كار خودشان را توجيه كنند، به آن بزرگوار اصرار كردند كه آقا! شما هم قيام نكنيد. آن هزاز و اندی هم که از مكه به راه افتادند يا در بين راه به حضرت پيوستند، وقتى معلوم شد كار سخت است، تا شب عاشورا يكى يكى از دور حضرت پراكنده شدند. فقط تعداد اندكى ماندند كه با مجموع کسانی كه روز عاشورا خودشان را به حضرت رساندند، هفتاد و دو نفر شدند!
عبرت های عاشورا، آیت الله خامنه ای، برداشت آزاد
نصیحت به سیدالشهدا
+نوشته شده در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۲ ق.ظ توسط اشرفی
فریضه را در وقت خود باید انجام داد. بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقت -وقت فضیلت- است. توّابین شب عاشورا باید میآمدند اما نیامدند، وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله. آمدند در مقابل یزید ایستادند، قیام کردند، حاکم مدینه را بیرون کردند، امّا دیر؛ وقتی شنیدند که امام حسین از مدینه خارج شد، باید به این فکر میافتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد به فکر افتادند؛ نتیجه هم همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتلعام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد.
بیانات در دیدار مردم قم، برداشت آزاد [
اینجا]
خون پشهتعداد فرشتگان بر سر یک سوزن
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵۱ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
بعضی میگویند امروز روز شعار نیست، روز عمل است. این حرف درست نیست. ملت برای اینکه بداند کجا میرود و چکار باید بکند، باید شعارهای خود را حفظ کند. خصوصیت شعار این است که نمیگذارد یک ملت راه را عوضی برود. شعار باید در کنار عمل، و عمل، در سایه شعار باشد.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد ۳، صفحه ۸۴، برداشت آزاد [
اینجا]
دو چیز طیره عقل استباطن فقط از طریق ظاهر قابل حصول است
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
برای اینکه بتوانند کارهای خلاف عقل و شرع و قوانین بشری را توجیه کنند، برایش تئوری به اصطلاح روشنفکری درست میکنند. خودِ نام «استعمار» یکی از همین تئوریهاست. یعنی ما برای آبادی این مناطق می رویم.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد ۳، صفحه ۷۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی
با این فلسفه که در همه انقلاب ها نسل سوم از انقلاب روی گردانده اند، می گویند نسل سوم انقلاب اسلامی هم از ایده های انقلاب جدا شده است. ما می گوییم در فرانسه انقلاب شد، اما نه نسل سوم و دوم بلکه همان نسل اول از انقلاب برگشتند. در شوروی انقلاب شد، اما هنوز شش هفت سال نگذشته بود که استالین سر کار آمد. این کدام فلسفه است؟ با کدام انقلاب تطبیق شده؟ در کجا تجربه شده؟ نخیر. بسته به این است که ایده آن انقلاب چه باشد. ایده های انقلاب اسلامی عمر ابد دارد.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد سوم صفحه ۴۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی
اگر کسی در باره یک مبنای فکری شبهه ای دارد، باید آن را در محافل علمی مطرح کند تا از ذهنش پاک شود و یا اگر اشکال واقعی است به یک نظریه تبدیل شود. نه اینکه حضرات دچار اعتقادی می شوند و بر اثر ابتلائاتی مثل هویت و هوس و رفاه زدگی و دنیاطلبی شبهه را در افکارعمومی به نام تجدید نظر وارد می کنند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد سوم صفحه ۴۱، برداشت آزاد [
اینجا]
انواع اختلاف
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی
من خودم وقتی از سه هزار و صد سال تاریخ همدان یاد میکنم، احساس افتخار میکنم. سه هزار و صد سال شهری سرپا بماند! اما بُعد دیگر قضیّه این است که در مدّت تاریخ ایران، که نماد آن همدان است، آیا چنانکه پیامبران الهی خواستهاند بر سرنوشت خود حاکم بودهایم؟
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد سوم، صفحه ۲۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۹ ب.ظ توسط اشرفی
امروز ملاک ثروتمند بودن کشورها را بر اساس سرانه و تولید ناخالص ملی معیّن می کنند. یعنی سرمایه به همه مردم یکسان برسد. اما آیا یکسان می رسد؟ ابداً! اسلام می گوید ثروت باید متعادل تقسیم شود. البته تعادل به معنای تساوی نیست. منظور این است که شکاف عمیق طبقاتی نباید وجود داشته باشد.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد سوم، صفحه ۲۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵ ب.ظ توسط اشرفی
برگترین هنر انقلاب که امام آن را فتح الفتوح می دانستند، این بود که توانست جوان ها را تربیت کند. مثل اینکه گوهر گرانقیمتی دست بچه نادانی بیفتد و در کوچه ها با آن تیله بازی کند. بعد کسی بیاید آن را قیمت گذاری کند، تمیز کند و در جای مناسب قرار دهد. جوانی همان گوهر گرانبهایی بود که انقلاب آن را به جوان ها شناساند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد سوم، صفحه ۱۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۵ ق.ظ توسط اشرفی
حسن کامران نماینده اصفهان، با واگذاری وقت خود به همسرش اخوان گفت: وقت خود را به نمایندۀ محترم مردم دین باور و بسیجی پرور مردم اصفهان واگذار میکنم. لاریجانی بلافاصله گفت: پدر عشق بسوزد. [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۳۵ ق.ظ توسط اشرفی
دکتر علی لاریجانی برای دانشجویان دانشگاه رضوی سخنرانی میکرد. دانشجویان غرق سخنانش بودند. حواس کسی نبود تا برایش آب بیاورد. جلسه تمام شد. نوبت به پرسش و پاسخ رسید. یکی از دانشجویان سؤالی روی قبض آب نوشت. سؤال به دست استاد رسید. فرمود: من که آب نخوردم برای قبض فرستادید. برایش آب آوردند.
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی
علی مطهری در صحن مجلس به شوخی گفت علی لازیجانی داماد ناخلف خانواده ما است. لاریجانی هم گفت مواظب خود و همشیره تان باشید. [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی
این هنر شما است که بگردید شعرهای خوب را پیدا کنید. روی آهنگ خود بگذارید. مثل خیلی از غزلهای صائب که جنبۀ اخلاقیِ خوبی دارند. البتّه شعرهای حافظ و سعدی هم همیشه عرفانی نیست. چه بسا شعر جسمانی و مادّی هم دارند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۱۰۹، برداشت آزاد [
اینجا]
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما راغزل سعدی و تضمین شهریار
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۳۵ ب.ظ توسط اشرفی
من نمیتوانم به طور مطلق بگویم موسیقی اصیل ایرانی حلال است یا نه؛ بعضی خیال میکنند مرز موسیقی حلال و حرام، سنّتی و غیرسنّتی بودن آن است. آن موسیقیای که منادیان شرع در دورههای گذشته میگفتند حرام است، همان موسیقی سنتی ایرانی خودمان است.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۱۰۳، برداشت آزاد [
اینجا]
موسیقی در تصوف و عرفان
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
اگر در موسیقی، سراغ سرودههای مولوی برویم و بگوییم موسیقی، انعکاس صدای افلاک است و آن را به عالم عرفانی مورد اشارۀ او وصل کنیم، از واقعیات به تخیلات نقبی زدهایم. زیرا گفتههای او در این خصوص شبیه خیال است.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۱۰۵، برداشت آزاد [
اینجا]
لذّت موسیقی و سماع
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی
سلاح هستهای غنای بالای نود درصد اورانیوم است. مگر شوروی سابق بمب هستهای نداشت؟ چرا شکست خورد؟ رژیم صهیونیستی مگر بمب هستهای ندارد؟ چرا عاجز مانده است؟ ما بمب هستهای را میخواهیم چکار کنیم؟ و اما فناوری هسته ای مقوله دیگری است. اینجا فقط اشتراکی که دارند، در مادّه اورانیوم است. اورانیوم غنی شده نود درصد کجا و سه چهار درصد کجا؟ اگر این فناوری را نداشته باشیم، وقتی رآکتور هستهای بوشهر ساخته شد، سوختش را باید از دیگران بگیریم. آنها میخواهند شما بخاری داشته باشید اما نفت بخاری دست آنها باشد.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۳۷، برداشت آزاد [
اینجا]
سلاح هستهایمبنای بمب اتم
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴ ب.ظ توسط اشرفی
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ ... (
انفال ۶۰)
زمانی بود که چهار تا آهنگر میتوانستند آن وسائل را با همان معلومات تجربی زمان خودشان تهیه کنند، ولی یک زمان دیگر انجام این وظیفه معلومات بسیاری میخواهد. علمِ ساختنِ بمب اتمی هم لازم است. البته فتواها فرق میکند. مجتهد باید در مورد علم زمان خودش فتوا بدهد.
مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، صفحه ۸۰، برداشت آزاد [
اینجا]
سلاح هستهایفناوری هستهای
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
محمد خاتمی، در اوایل دوره ریاست جمهوریاش، خواندن کتاب "درس های این قرن" از آثار پوپر را به اعضای کابینهاش توصیه کرده بود. [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی
پوپر میگوید: انقلاب برنامهریزی نمیشود بلکه بر اثر رفتار حکومتها اتفاق میافتد. لذا حکومتها را برای رخ دادن انقلاب باید سرزنش کرد؛ نه مردم را! وقتی باران میآید، چتر باز کنید؛ نه اینکه به دنبال برهم زدن نظام تکوین ابر و باران باشیم. بهتر است به جای مشکلات عالَم، مشکل خود را حل کنیم.
سخنرانی عبدالکریم سروش در لندن، اسفند ۱۳۹۰، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی
پوپر در مدرسه اقتصادی لندن تدریس میکرد که چند خیابان آن طرفتر از کالج ما بود. البته وقتی که من به انگلستان رفتم کارل پوپر بازنشسته شده بود و تدریسی برعهده نداشت و در شهرکی بیرون از لندن زندگی میکرد. بنابراین هرگز موفق به دیدارش نشدم.
سخنرانی عبدالکریم سروش در لندن، اسفند ۱۳۹۰، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی
دهها سال است که نظریات پوپر در زمینههای سیاسی و اجتماعی کهنه و منسوخ شده است و دهها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهای اخیر آدمهایی پیدا شدند که با ادعای فهم فلسفی، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر!
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد ۲، صفحه ۳۴، برداشت آزاد [
اینجا]
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد ۴، صفحه ۲۰، برداشت آزاد [
اینجا]
سروش، پوپر
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی
گرفتن علم از دیگران، با گرفتن فرهنگِ دیگران اشتباه نشود. این مغالطۀ بزرگی است که کسی بگوید علم غربیها خوب است، پس فرهنگ و سیستم زندگی و اخلاقشان هم خوب است. اگر آن مردم، پارسا و صالح و نیکوکار و کم اعتنا به ذخارف دنیا بودند، این دانش برای دنیا مفید بود. بنابر این برتری علمی غرب را به معنای برتری فرهنگ غرب ندانید.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۳۲، برداشت آزاد [
اینجا]
قوّت مغرب نه از چنگ و ربابروزی که ما قدرت داشتیمتن رها کن تا چو عیسی بر فلک گردی سوار
+نوشته شده در دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی
گفتند ایرانی به درد ادبیات می خورد. بزم و گل و بلبل. آن هم ادبیات به معنای شعر. والّا تحقیقات ادبی را هم باید اروپایی ها و مستشرقین برای ما انجام می دادند. گفتند ایرانی به درد کارهای جدی و اساسی نمی خورد. نتیجه اش فقر علمی شد، نتیجه فقر علمی فقر صنعتی شد و نیجه فقر صنعتی خرج کردن همه سرمایه ها برای رسیدن به سطح معمولی زندگی شد. نفت بود اما کسی نبود که بفهمد به چه درد می خورد. آنها کاربرد این ماده را شناختند و به سود خود استخراج کردند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۲۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
روسو در کتاب تاریخ علوم می گوید: تاجری از استادی میپرسد فرزندم را به کدام مدرسه بفرستم؟ استاد میگوید اگر به همین چهار عمل اصلی جمع و تفریق و ضرب و تقسیم قانع هستی، به هر کدام از مدارس کشور خواستی بفرست. اما اگر بیشتر از این میخواهی، باید او را به اندلس یا به مناطق مسلماننشین بفرستی!
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم، صفحه ۲۵، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۹:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی
ما دویست سال از علم دنیا عقب ماندهایم اما راههای میانبر را پیدا میکنیم و آنچه را بلد نیستیم یاد میگیریم. شاگردیِ دیگران، به این معنا نیست که تا ابد شاگرد بمانیم. امروز شاگردیم، فردا استاد آنها میشویم. کما اینکه آنها بعد از جنگهای صلیبی شاگرد ما بودند و الان استاد ما هستند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد دوم صفحه ۲۵، برداشت آزاد
غرب چگونه غرب شد؟ما چگونه ما شدیم؟ شاگرد نمانید احساس شخیصیت با سوء پیشینه
+نوشته شده در یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی
دانشجویی که تحلیل سیاسی نداشته باشد، مرد زمان خودش نیست. آن چیزی که امام حسن مجتبی را شکست داد، آن چیزی که فتنه خوارج را به وجود آورد و امیرالمؤمنین را آنجور زیر فشار قرار داد که قدرتمندترین مرد تاریخ را مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. و الّا مردم همه بی دین نبودند. دشمن شایعه ای می انداخت، فوراً همه قبول می کردند. چرا باید اینجور باشد؟/نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه73 برداشت آزاد
سیلی به صورتِ ...
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۷ ق.ظ توسط اشرفی
مستقل بودن به معنای این نیست که مرزها را ببندیم. اما فرق است بین تبادل فکر و اندیشه و دارایی ها میان دو موجود همسان و هموزن و همقدر، و دریوزگی یک موجود از موجود دیگر از راه التماس و تحقیر./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه71 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
من می دانم در همین مجموعه چندهزارنفری، درصد قابل توجهی هستند که به شخص من اعتراض دارند. ولی اگر بنا باشد محبت خودم را بین این مجموعه تقسیم کنم، سهم آن ها را یک مثقال کمتر نخواهم گذاشت. اعتراض داشتن مانعی ندارد اما مبنای کارش باید درست باشد./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه67 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
فرهنگ هر کشور، بستر اصلی حرکت عمومی آن کشور است. حرکت اساسی و علمی اش هم در بستر فرهنگی است. تفکراتش، ایمانش، آرمانهایش، اینها تشکیل دهندۀ مبانی فرهنگ یک کشور است. فرهنگ هم مثل علم است. گیاه خودرو نیست. این بذر را در تمام دنیا دست افشانی کرده اند./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه50 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی
جهاد میدان هایی دارد. یکی از آنها نبرد مسلحانه است. میدان سیاست هم دارد. میدان علم هم دارد. میدان اخلاق هم دارد. جهاد، زدودن موانع در حرکتی جهت دار است که وقتی هدف الهی باشد، آن وقت جنبه تقدس هم پیدا می کند./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه49 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی
در دانشگاههای کشور نباید موسیقی ترویج بشود. ترویج موسیقی بر خلاف مذاق امام است. درست است که هرگونه موسیقیای حرام نیست اما معنای ترویج موسیقی این نیست که با دقت بگردند موسیقی غیر حرام را پیدا کنند و آن را تعلیم دهند.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه ۴۸، برداشت آزاد
حکم موسیقی در تلویزیون
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۳۴ ق.ظ توسط اشرفی
آقایانی که الان دست اندرکار اردوی مختلط اند، همان کسانی هستند که سال های 63 و 64 در کلاس های دانشگاه دیوار کشیدند. بنده به دستور امام رفتم در نماز جمعه گفتم این کار بد است. من نمی فهمم این ها چطور صدو هشتاد درجه جهتشان را تغییر می دهند؟ در مناطقی از دنیا معاشرت زن و مرد عادی است. اما در کشور ما اینطور نیست. هر چه به این جهت نزدیک شده ایم، به خاطر رنگ پذیری از بیگانه بوده است. چون آن ها از نظر تکنولوژی از ما قوی تر بوده اند، این اختلاط را به ما داده اند. اگر ما از آن ها قوی تر بودیم، اختلاط آن ها را مسخره و مچل می کردیم، وحشیگری می خواندیم./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه47 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی
به جای کیش، سفر اصفهان یا مشهد را تدارک ببینید. بگذارید سفر او دستاورد معنوی داشته باشد. جوان از خوشی های جوانی لذت می برد. از غذایی که ما خیلی لذت نمی بریم، جوان می خورد و لذت می برد. از منظره ای که اصلاً برای ما جاذبه ندارد، جوان کیف می کند. این خاصیت جوانی است./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه47 برداشت آزاد
در آی تا صانع بینیپيرم و گاهی دلم ياد جوانی می کند
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی
من مکرر از قول مولوی این مطلب را نقل کردهام که آب، همۀ پلیدیهای عالم را از بین میبرد. همۀ کثافتها و نجاستها با آب تطهیر میشود اما خود آب هم کثیف میشود و برای اینکه دوباره طهارتش را به دست آورد، عروج میکند؛ به شکل بخار بالا میرود و ماء طهورا برمیگردد.
بیانات آیتالله خامنهای، نکتههای ناب، جلد اول، صفحه ۴۳، برداشت آزاد
انتقاد به بزرگان قساوت قلب میآوردهر که خواهد همنشینی با خدا
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۲ ب.ظ توسط اشرفی
آیا معنای اسلامی بودن این است که اصلاً آدم بی دین در جامعه نباشد؟ آدم متظاهر به دین نباشد؟ چرا، هست. کسی هم آن ها تعقیب و مجازات نمی کند. بلکه معنای اسلامی بودن جامعه این است که دین، وجه غالب جامعه باشد. دانشگاه هم همین است./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه35 برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی
سیاسی بودن دانشجو معنایش این است که دانشجو از آنچه در جهان و کشور خودش میگذرد، آگاه باشد. بینش داشته باشد. اگر این نشد ممکن است فردی به حد اعلای علم هم برسد خیلی هم متدین باشد اما دشمن او را به قیمت ارزانی بخرد./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه31 برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳۶ ق.ظ توسط اشرفی
قرن دهم میلادی تقریباً قرن آغاز قرون وسطای معروف اروپاست که شش هفت قرن هم طول کشید. اما در ایران و محیط اسلامی، قرن شکوفایی علم و فلسفه بود. قرن ابن سینا، قرن فارابی، قرن رازی، قرن حکمای بزرگ الهی، قرن شخصیتهایی که هنوز بعضی از آثار علمی آنها دنیا را در تسخیر خود دارد.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه ۲۸، برداشت آزاد [
اینجا]
ماییم که از پادشهان باج گرفتیمروزی که ما زور داشتیم
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
انقلابی منفی به کسی می گوییم که انقلابی هست اما آن جایی که دردسر دارد، عقب می کشد. خودش را از کار کنار می گیرد. اگر یک وقت کاری هم به دستش افتاد، مثل آدم هایی که هیچ کاری در دستشان نیست، حالت منفی بافی و شکل اپوزسیون به خودش می گیرد. کأنه در هیچ کاری مسئولیت ندارد. اما انقلابی مثبت حتی اگر هیچ کاره هم باشد، خودش را مسئول ترین افراد می داند. عزیزان من! جوان ها! انقلابی مثبت باشید.
نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول، صفحه ۲۸، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی
دانشگاه ما بی دین متولد شده است. یعنی طراحی کردند که دانشگاه بی دین زاییده شود. این معنایش آن نیست که فلان مؤسس یک دانشگاه آدم متدینی بوده یا نبوده. اصلاً به او ربطی ندارد. بنا یک بنای غیر دینی بلکه ضد دینی بوده است. مثل روشنفکری کشور ما که از اول بی دین متولد شده است. باید دین را زنده کرد./نکتههای ناب، بیانات آیتالله خامنهای، جلد اول صفحه18 برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۱۲ ب.ظ توسط اشرفی
روز دوشنبه، ۱۰ آبان ۱۳۸۹ انتخابات شورای دانش آموزی مدرسه بود. تعداد نمایندگان منتخب باید ۵ نفر میشدند. چند روز قبل بچّههایی که کاندیدا شده بودند، تبلیغات خودشان را شروع کردند ولی بابا به من اجازه نداد کاندیدا شوم. امروز که رفتیم رأی بدهیم دیدم مدرسه اسم مرا توی لیست ۲۰ نفرهی کاندیدا قرار داده است. باز هم من به خودم رأی ندادم امّا نفر چهارم و عضو شورای دانش آموزی شدم. جالبتر این است که کار تبلبغاتی نفر اوّل را بابا انجام داده بود.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵ ب.ظ توسط اشرفی
امروز ۲ آبان ۱۳۸۹ مادر یکی از بچّهها که امسال به کلاس ما آمده گفت: دیشب پسرم مشق ننوشته و میگوید آقا معلم گفته نمیخواهد مشق بنویسین.
گفتم: دیشب هم مثل هر شب به بچّهها گفتم یک صفحه از روی درس بنویسند.
وقتی سر کلاس آمدیم، به دانش آموز گفتم مشق دیشبت را بده تا ببینم؛ گفت آقا اجازه؟ مادرم گفت: نمیخواهد بنویسی!
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۱ ب.ظ توسط اشرفی
۲۱ شهریور ۱۳۸۹ کتاب های کلاس چهارم را از مدرسه گرفتم. [
اینجا]
اول مهر رفتم مدرسه اما جای مهرداد نوذری خالی بود.
پنجشنبه هم امتحان هفتگی داشتیم.
دیروز آقا معلّم گفته بود هر کس امتحان هفتگی رو ۲۰ بشه میبرمش جلوی بوفه هر چی دلش خواست بخوره! ما چهار نفر ۲۰ شدیم رفتیم جلوی بوفه اینقدر خوردیم که مردیم.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی
میخواهد آیت الله بشود [
تصویر]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۲ ب.ظ توسط اشرفی
امسال سال ۱۳۸۸ است و من کلاس سوم دبستانم. تقريبأ از اوّل مهر تا آخر اسفند به مدّت ۶ ماه، يك روز در ميان تغذيه داريم؛ كه در سال حدود ۷۰ وعده مى شود.
۲۰۰ گرم شير ۵۰ تومانی با يك عدد نان نارگيلى ۵۰ تومانى، مىشود ۱۰۰ تومان! [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی
ورزش مدرسهى ما يعنی همین توپ سه جلدى! [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
مسافت منزل تا مدرسۀ ابوذر را شمردم؛ ۷۵۰ قدم بود.
پنج سال از شش سال دبستان را در این مدرسه ماندم.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۴۶ ب.ظ توسط اشرفی
امروز سر کلاس، کتاب امیرمحمّد فرشچی را گرفتم تا درس بدهم. امیر محمّد خواست از روی کتاب امیررضا امتیاز نگاه کند امّا امیررضا اجازه نداد. کتاب امیرمحمّد را دادم و کتاب امیررضا را گرفتم. امیررضا مجبور شد از روی کتاب امیرمحمد نگاه کند. مقداری که خواندم دوباره کتاب امیررضا را دادم و کتاب امیرمحمّد را گرفتم.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی
دانش آموز، علی شریفی در سال ۸۳-۱۳۸۲ کلاس سوم دبستان شاگرد بابا بود؛ که الان کلاس سوم راهنمایی است. ۵ روز پیش، پنجشنبه بود که برف آمد و مدارس هم تعطیل شد. من دیدم لای در منزل یک پاکت پستی قرار دارد؛ گرفتم نامه از همین آقای علی شریفی بود که بعد از ۵ سال برای بابا نوشته بود. امروز بابا جوابش را نوشت و من تا یک ساعت دیگر پست میکنم.
به نام دوست
سلام علی جان؛ امیدوارم حالت خوب باشد.
چند روز قبل با بارش برف و تعطیلی مدارس از دریافت نامۀ شما خیلی خوشحال شدم.
نوشته بودید کلاس سوم راهنمایی هستید. با این حساب مدّت ۵ سال است که شما را ندیدهام. امیدوارم به همین منوال مدارج علمی را طی کنید و از دانشمندان بزرگ شوید.
علی جان؛ من در زندگی چیزی ارزشمندتر از مطالعه ندیدم. گر چه خود حسرت عمری را میخورم که به غفلت گذشت امّا دوست دارم باقیماندۀ عمرم را در خانه بشینم و مطالعه کنم. گاه تصمیم میگیرم جز برای رفتن به حرم، کتابخانه و مدرسه از منزل خارج نشوم.
به پدر و مادر بزرگوارتان و آقاسعید بزرگ! سلام برسانید.
به امید دیدار ۱۳۸۸/۱۱/۱۳
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی
سال ۱۳۸۲، من ۳ ساله بودم و بابا معلّم دبستان استیجاری باهنر، توی دریای دوم بود. یک روز مرا با خودش برد مدرسه تا در جشن دههی فجر تفنگ بازی کنیم و بادکنک بترکانیم. توی کلاس نشسته بودیم که آفای مدیر ناگهان بدون اینکه در بزند وارد کلاس شد. من که تعجّب کرده بودم، به او گفتم: شما در زدن بلد نیستین؟! بچّهها خندیدند و مدیر خجالت کشید. من حرف بدی زده بودم. ببخشید آقای مدیر.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۸ ب.ظ توسط اشرفی
سال اول خدمت آموزشی سر کلاس دوم رفتم. آخر ساعت وقت تعیین مشق شب بود. گفتم بچّهها هر شب یک صفحه مشق بنویسید. هفتهای یک روز هم املا داریم؛ کسی که املا ۲۰ بشود به جای مشق شب معلّق بزند. تقریبا همهی بچهها، شب بعد از املا معلق میزنند. این برنامه هنوز هم ادامه دارد.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی
پنجشنبه ها بابا از تمام درسهایی که در طول هفته دادند سؤال طرح میکنند و پرینت میگیرند گاهی هم به من میدهند تا برای تکثیر به دفتر ببرم. اما من هیچ وقت به سؤالات نگاه نمیکنم. این امتحان هفتگی برای همه شیرین است چون هر کس ۲۰ بگیرد تا روز شنبه معلّق میزند. و عکسش توی برگهی امتحان هفتهی بعدی قرار میگیرد. الان که مدارس پنجشنبهها دایر نیست، امتحان هفتگی چهارشنبهها برگزار میشود.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
باز آ تا کاروان رفته باز آید/ باز آ تا دلبران ناز ناز آید
باز آ تا مطرب و آهنگ و ساز آید/ تا گل افشانان نگار دلنواز آید
باز آ تا بر در حافظ سراندازیم/ گل بیافشانیم و می در ساغر اندازیم [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۲ ب.ظ توسط اشرفی
کلاس اوّل: چون متولّد ۱۳۷۹/۰۷/۰۶ هستم، به خاطر کسر همین ۶ روز نتوانستم سال ۱۳۸۵ برای مدرسه ثبتنام کنم. در سال ۸۷-۱۳۸۶به عنوان کلاس اوّل ثبتنام کردم و با معدل ۲۰ قبول شدم.
کلاس دوم: پارسال (۸۸-۱۳۸۷) بابا معلّم کلاس دوم بود. اسم من را توی کلاس خودشون نوشت. من شدم شاگرد بابا. خیلی خوش گذشت. باز هم با معدل۲۰ قبول شدم.
کلاس سوم: امسال (۸۹-۱۳۸۸) دیگر من نرفتم کلاس بابا. بابا اومد کلاس من هر دو شدیم کلاس سومی! قرار شد تا آخر با هم باشیم.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی
آقای هاشمی به دخترش مریم گفت: آیا میدانی چرا چادرنشینها کوچ میکنند؟ مریم گفت: چه گفتی؟ کوچ؟ کوچ یعنی چه؟ آقای هاشمی گفت: واقعأ که! دختر کلاس پنجم نمیداند کوچ یعنی چه! مگر تو در کلاس سوم، درس چادرنشینها را نخواندهای؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
همون روز قبل از اتفاق تخمه کدو علی از پله افتاد اون موقع که ما توی این خونه مینشستیم پله تازه موکت شده بود و خوب نچسبیده بود. این بود که علی از اولین پله سُر خورد و تا یکی مونده به آخر غلطید اما خدا رو شکر چیزی نشد. بزرگتر که شد برای دومین بار از همین پله افتاد اما این بار هنگامی که داشت بالا می رفت از روی پلۀ سوم افتاد و پشت سرش به تیزی چارچوب در خورد و شکست. بردمش بیمارستان امدادی اونجا ۵ تا بخیه خورد و باز هم به خیر گذشت.
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۲۳ ب.ظ توسط اشرفی
هنوز شیرخوره بودم که رفتم مثل بزرگترها تخمه کدو بخورم این بود که مشت زدم و چندتایی ریختم تو دهنم اما یکی از اونا تو گلوم گیر کرد بابام منو زود برد بیمارستان جوادالائمه توی خیابلن طبرسی؛ معاینه کردند گفتند چیزی نیست اما چیزی بود...
فردای اون شب بابام خواست منو ببره بیمارستان اما تو مسیر راننده گفت بیمارستان لازم نیست من یه خانمی می شناسم که با یه فوت تخمه رو از گلوش در میاره بابام گفت نه ولی راننده اصرار کرد تا بابام راضی شد خانم انگشتشو تو حلقم چرخوند و تو دهنم فوت کرد یه تخمه از گلوم بیرون پرید همه خوشحال شدند راننده بیشتر . موقع برگشتن به خونه من راحت خوابیدم اما کسی نمیدونست هنوز تخمه تو گلوم بود...
ازخواب که بیدار شدم گریه می کردم اما بابا مامانم خیال می کردند تخمه گلومو خراشیده اهمیت نم دادند . دو روز بعد دوتایی منو بردند درمانگاه آیت الله شیرازی معاینه کردند گفتند ممکنه خطرناک باشه ببریدش یه بیمارستان مجهز!
بابا و مامانم منو آوردند بیمارستان دکتر شیخ که مخصوصه اطفاله . معاینه کردند گفتند باید عمل بشه اما بعد گفتند اتاق عملمون آماده نیست یه آمبولانس آوردند به من اکسیزن وصل کردند و خود دکتر هم همراهی کرد تا رفتیم بیمارستان امام رضا...
بیمارستان امام رضا معاینه کردند گفتند چیزی معلوم نیست اما اگه تخمه تو گلوش مونده باشه خیلی خطرناکه باید عمل بشه . منو بردند اتاق عمل بیهوشم کردند یه دوربین با یه انبر فرستادن تو گلوم تخمه کدو رو در آوردند حالا بابام می گفت : علی تخمه کدو خورد چرا اون خانم تخمه آفتابگردون از گلوش در آورد؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۳:۲ ب.ظ توسط اشرفی
Metformin is the first is the best is the las مهم ترین و شایع ترین عوارض متفورمین، عارضه گوارشی است به همین علت به مریض گفته میشود با شبی نصف شروع کند، وسط غذا یا بعد غذا مصرف کند و آرام آرام دوزش را زیاد میکنیم. اخیرا متفورمین های طولانی اثر به بازار آمده است متفورمین هایی که وقتی وارد معده میشوند خیلی آرام حل میشود و جذب میشود؛ اینها عوارض گوارشی خیلی کمتری دارند. اما اگر فرد به هیچ وجه نمیتواند مصرف کند برای او جایگزین معرفی میکنیم. اگر فرد لاغر است ، به او گلوتازون میدیم اگر فرد خیلی چاق هست از ترکیبات جدید استفاده میشود. داروهایی که هم لاغر، هم عوارض قلبی را کم و هم کبد چرب دیابتی را کاهش میدهد. دست ما در درمان دیابت در سالهای اخیر خیلی باز شده است پس تا جایی که ممکن است متفورمین را ادامه میدهیم. یکی از شایعات در مورد متفورمین آسیب به کلیه است، اصلا همچین موردی صحت ندارد. اگر فردی نارسایی کلیوی داشته باشد، در اثر فشار خون، در اثر دیابت، در اثر سنگ، عارضه ای دارد به نام لاکتیک اسیدوزیس، یک نوع اسیدوز ایجاد میکند خیلی هم شایع نیست. در فردی که کلیه نارسا میشود٬ متفورمین را قطع میکنیم. [
اینجا]
ترکیب قرص زیپمتتفاوت متفورمین با گلوکوفاژ
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
سخنگوی ریاست جمهوری مصر، با انتقاد از کسانی که در خصوص تعداد محافظان محمد مُرسی اغراق میکنند، گفت: رئیس جمهور بیشتر از ۵۰۰ - ۶۰۰ سرباز محافظ ندارد و این رقم،حداقل مورد نیاز برای حفاظت از یک رئیس جمهور است. [
اینجا]
مبارک و مُرسی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
قرآن را برداشتم؛ آیات ۱۱۸ تا ۱۷۹ سوره آل عمران را که پس از جنگ احد و شهادت ۷۱ تن از یاران پیامبر نازل شده، تلاوت کردم. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ ... درست مثل این بود که خدا دارد در بارۀ فاجعۀ انفجار دفتر مرکزی حزب، حرف میزند. دلم میخواست آن روز، همۀ مردم همین آیات را بخوانند و همان چیزهایی را که من میفهمیدم بفهمند. برای مردمی که جهت شرکت در تشییع جنازه، مقابل مجلس جمع شده بودند، سخنرانی کردم اما یکهزارم آنچه فکر میکردم را نتوانستم بگویم. برایم ثابت شد خیلی چیزها فهمیدنی است و گفتنی نیست و فهمیدم قدرت فهم انسان معمولی بیشتر از قدرت توصیف اوست.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۵۰۴، برداشت آزاد
حرف آخراذیتم نکن حسینعلیعلت رمزگویی عرفا
+نوشته شده در سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
بنی صدر بعد از فرارش گفته بود: اگر پنج نفر دیگر از بین بروند، حکومت ساقط می شود. و بعد معلوم شد که این ها سرابی بیش نیست.
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت، سر خمّ می سلامت بشکست اگر سبویی
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه535 برداشت آزاد
+نوشته شده در سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۱ ب.ظ توسط اشرفی
شب حادثه دکتر باهنر تلفن کرد و با صدای بم و گیرا و مضطرب گفت: داشتم می رفتم داخل جلسه. بیرون سالن به درخشان برخوردم. دید خیلی خسته ام اصرار کرد برو استراحت کن. آمدم نزدیک درب بزرگ. همان لحظه که خواستم ماشین سوار شوم، انجار رخ داد. شعله آتش تا کنار در خروجی رسید. دیوارهای سالن عقب رفت و سقف یکپارچه پایین آمد و تمام حضار را زیر گرفت.../عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه522 برداشت آزاد
+نوشته شده در سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۴:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی
محسن رضایی از دزفول با جت اف ۵ آمد. مشورت داشت که از محورهای دیگر حمله کنیم؛ پذیرفتیم. امام را هم زیارت کرد. استخاره میخواست که امام گفتند مورد استخاره نیست به امید خدا با معیارهای عقلانی عمل کنید.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۵۱۲، برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
این روزها هیأت سوری در کشور است و اثر خوبی دارد. قرار داشتن یک کشور انقلابی عرب در کنار ما در جنگ با عراق خیلی مفید است و مانع جا افتادن جنگ عرب با عجم است.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه508 برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
گفته اند: کشورهای نفت خیز منطقه، مایلند شصت میلیارد دلار خسارت جنگ را از طرف صدام، به ایران بپردازند و ایران از شرط سوم که کیفر صدام است، منصرف شود./ عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه500 برداشت آزاد
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۲ ب.ظ توسط اشرفی
خانم دکتر لی از اهالی کره جنوبی که پزشک طب سوزنی است، برای معالجه دست آقای خامنهای آمد. منظره سوزن گذاردن را تماشا کردم. تقریباً تعداد ۳۰ عدد سوزن در دستها و پاها و کتفهای ایشان فرو کرد و مدت ۸ دقیقه به همان حال گذاشت. مدعی است ظرف ۱۰ روز درد میخوابد. و ظرف ۹ ماه خوب میشود. آقای خامنهای میگوید در این ۵ روز که کار کرده درد تخفیف یافته است.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۴۴۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
فیلم محمد رسول الله را برای بار دوم از تلویزیون نمایش دادند. صاحب فیلم، آقای محمدزاده که امتیاز فارسیاش را گرفته، اعتراض دارد و میگوید موجب خسارت او میشود. ولی امام فتوا میدهند که این امتیازات حق انحصاری نمیآورد.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۴۳۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۱ ب.ظ توسط اشرفی
امروز فرزندم محسن که در بلژیک دانشجوی مهندسی مکانیک است برای دیدار به ایران آمد. نزدیک دو سال است او را ندیدهام. از اینکه در صراط مستقیم فعالیت دارد خوشحالم. متأسفانه دشمنان او را شناختهاند و باید فکری کرد... با او صحبت کردم که اگر احساس خطر کرد به کشور دیگری برای تحصیل منتقل شود یا به ایران بیاید.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحات ۴۰۸ تا ۴۳۲، برداشت آزاد [
تصویر]
محسن در بلژیک
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی
شب در مجلس ماندم. نیمه شب با خوزستان تماس گرفتم. آمادۀ حمله به عراقیها در جبهه بستان بودند. باران می آید. حمله شروع شد. دعا کردم و با امید خوابیدم./عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه389 برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی
این انجمن به منظور مبارزه با بهائیها تشکیل شد. و مخالف مبارزه با رژیم پهلوی بود. معتقد بود امکان ندارد قبل از ظهور امام زمان حکومت اسلامی تشکیل شود. اکنون بسیاری از آنها وارد کارهای دولتی فرهنگی شده اند. و عده ای با آنها مخالفت می کنند. آقای جنتی در نماز جمعه قم سوالاتی در مورد آنها طرح کرده اند که در پاورقی موجود است. نباید مزاحم آنها شد. افراد مسلمان و معتقدی هستند ولی انقلابی نیستند. معروف است شاخه ای از آن ها ولایت فقیه را قبول ندارند ولی خودشان منکر این اتهامند.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه366 برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی
ساعت سه بعدازظهر خبر دادند که از طرف دادستانی انقلاب، به خانه آقای
حسن لاهوتی ریخته اند و خانه را تفتیش می کنند. به آقای
لاجوردی گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقای لاهوتی، بی حرمتی نشود. گفت: دنبال مدارک فرزندش وحید هستیم. اول شب خبر دادند که آقای لاهوتی را زندان برده اند. قرار شد بگوییم آزادش کنند، اما آقای لاجوردی پیدا نشد. بعد از نماز صبح معلوم شد آقای لاهوتی از دنیا رفته اند. آقای لاجوردی گفت: آقای لاهوتی اتهامی نداشته اند. برای توضیح مدارک مربوط به وحید آمده بودند که به محض ورود به زندان دچار سکته قلبی شدند.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه349 برداشت آزاد
دو فرزند آقای لاهوتی به نام های سعید و حمید، دامادهای آقای هاشمی هستند. لاجوردی هم سال 63 عزل، و سال 77 ترور شد.
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی
جلسه علنی نداشتیم. کمسیون آئین نامه با دوازده دقیقه تأخیر تشکیل شد. ساعت هفت و دوازده دقیقه به مجلس رفتم و 40تومان جریمه شدم... امروز هم ماشین، عفت را به منزل برادرش برده بود، تأخیر داشت و من ناچار با هجده دقیقه تأخیر به مجلس رسیدم و 50تومان جریمه شدم.... پنج دقیقه دیر رسیدم 25تومان جریمه شدم/عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحات325و344و371 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی
برای اجرای برنامه «ارتباط با مسئولین» به تلویزیون رفتیم. یک سوال پخش کردند که به ما اطلاع نداده بودند و بی جواب ماند و بد شد. روز بعد اعتراض کردم. میگویند: اشتباه از مسئول سوئیچینگ بوده که ده روز حقوقش را زدهاند.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه135 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۶:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
دیشب شهید مطهری را خواب دیدم. حرفهای زیادی داشتیم که یادم نیست. جز این جمله که ایشان گفت: خون شهید را نمی گذارند روی زمین بریزد.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۳۰۱، برداشت آزادبرچسبها:
خواب
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۵:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
برای اقامۀ نماز جمعه به دانشگاه رفتم. اطلاع یافته بودم کسی شبیه به حادثۀ تبریز، قصد سوئی دارد. احتیاط می کردم. معمولاً در نماز جمعه جلیقۀ ضدگلوله می پوشم./عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه278 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
فیلم دوساعته ده فرمان را تماشا کردیم. خیلی با قرآن تفاوت دارد. لابد از روی تورات تهیه شده. زیاد جالب نیست./عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه256 برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی
گفتند بمبی در ضبط صوت کار گذاشتهاند و در مسجد ابوذر روی میز خطابۀ ایشان قرار دادهاند. یک لحظه دنیا در نظرم تاریک شد. همراهان متوجه از دست رفتن تعادل من شدند. پس از عزل بنی صدر ما باید ضوابط امنیتی را بهتر مراعات میکردیم. همین نحوۀ سفر من و حضور غیرمحتاطانۀ آقای خامنهای در مسجد ابوذر از این بیاحتیاطیهاست.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۱۷۶،برداشت آزاد
هلیکوپتر آیت الله خامنهای
+نوشته شده در شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲:۴ ق.ظ توسط اشرفی
احمدآقا تلفن کرد که امام دستور داده اند در اخبار امروز خبری خوانده شود که هرگونه آهنگ موسیقی را گرچه همراه سرود، ممنوع می کند. از من خواست به همراه آقای بهشتی به خدمت امام برویم و مانع دستور شویم. من به دلیل اینکه اگر فتواست چرا اطاعت نکنیم و عدم مساعدت استخاره و احتمال مؤثر نبودن ما در ارادۀ امام، از رفتن خودداری کردم اما آقای بهشتی رفتند و نتیجه هم گرفتند.
عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه ۱۰۷، برداشت آزاد
موسیقی در تصوف و عرفان
+نوشته شده در جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۹:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی
اظهارات خانم اعظم طالقانی که شعارگونه و تحریک کننده بود، مرا عصبانی کرد و پرخاش کردم. دوستان هم بعضی تحسین و بعضی انتقاد کردند. حق با منتقدین است. باید این حالت پرخاش را ترک کنم. مضر است./عبور از بحران، هاشمی رفسنجانی، صفحه101 برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی